کاتب " تارنمای تخصصی محمد معاذالهی پور "

اسکرول بار

پشتیبانی

موزیک پلیر

کاتب " تارنمای تخصصی محمد معاذالهی پور "
نه شاعـرم و نه دفتری میخواهــم
نزدیک تریـن قـافیــه با گمراهـــم
سر خط دلـم به دفتر اربــاب است
من "کاتـــب" دربار ولـــی اللهـم...

برای اطلاع از بروز رسانی های وبلاگ لطفا رمز "یا فاطمه الزهرا" را به 50002030300014 پیامک کنید
سلام،به وبسایت کاتب 14 خوش آمدید

۴ مطلب با موضوع «داستان» ثبت شده است

يكشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۹:۴۱ ب.ظ

ببخشید شما قصد ازدواج دارین؟ قسمت 4

ببخشید شما قصد ازدواج دارین؟

فصل اول: درد سر شیرین

قسمت چهارم

پریدم وسط حرفشو گفتم ببین خوشتیپ، من خودم استاد بازی کردن با کلماتم، برو سر اصل مطلب ببینم چته.

زانو هاشو جمع کرد تو سینه شو گفت: همه چیز از یه صبح سرد زمستونی شروع شد، ساعت 7:30 .

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۱:۴۱
محمد معاذاللهی پور
شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۹:۰۳ ب.ظ

ببخشید شما قصد ازدواج دارین؟ قسمت سوم


بِسِم اللّه الرّحمن الرّحیم

 

ببخشید شما قصد ازدواج دارین؟

قسمت سوم

قوری به دست نشستم کنارش و بهش گفتم ببین حامد جان یه وقتایی احساس میکنی دل تنگی ولی نمیدونی دلتنگ چی؟ احساس میکنی دلت گرفته ولی نمیدونی از چی؟ احساس میکنی خسته‌ای و بریدی از خودت و زندگی و همه ی اطرافیانت، اینجاست که یه احساس غربت به جونت میافته و فکر میکنی تنها ترین تنها بشر روی زمینی

ادامه مطلب رو بخونید

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۱:۰۳
محمد معاذاللهی پور
چهارشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۱، ۱۲:۳۶ ق.ظ

ببخشید شما قصد ازدواج دارین؟... قسمت دوم

ببخشید، شما قصد ازدواج دارین؟

فصل اول: دردسرشیرین

قسمت: دوم

برای مطالعه ادمه داستان به نقطه سر خط بروید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۱ ، ۰۰:۳۶
محمد معاذاللهی پور
دوشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۱، ۰۳:۱۰ ق.ظ

ببخشید شما قصد ازدواج دارین؟... قسمت اول

فصل اول: 

دردسر  شیرین

 

صدای آشنای ضرب آهنگ قدم هاش  مسیر نگاهم رو عوض کرد.

خودش رو رسونده بود پشت پنجره ی اتاقم ، همون ترانه ی عاشقانه ی همیشگی زمزمه میکرد.

                                                                                                                      ادامه داستان در نقطه سر خط

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۱ ، ۰۳:۱۰
محمد معاذاللهی پور