شب یلدای من...
به مناسبت شب یلدا...
این شعر حرفای من نوکره...
وقتی شب یلدای یه نوکر شب عزای مولاش باشه...
مونده بودم چی بنویسم که خدا کمک کرد این شعر رو گفتم
بسم الله...
با استعانت از جگرم گریه میکنم
آتش گرفته بال و پرم،گریه میکنم
دو ماه درب خانه یتان را زدم حسین
اما هنوز پشت درم،گریه میکنم
اینجا به اشک های گدا لطف میکنند
منت گذاشتی به سرم گریه میکنم
اظهار عجز پیش گدایان نمیکنم
وقتی برای شاه کرم گریه میکنم
پنجاه و چند شب فقط گریه کرده ام
این یک دقیقه بیشترم گریه میکنم
یلدای من فقط سحر جمعه کربلاست
وقتی که رو به روی حرم گریه میکنم