دوشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۳، ۰۲:۴۰ ب.ظ
بعد از این بگذار طوفان بی مهابا بشکند
بعد از این بگذار طوفان بی مهابا بشکند
بعد از این بگذار طوفان بی مهابا بشکند
موج کشتی های بی سکان مارا بشکند
دوستی با صخره ها چیزی به غیر از مرگ نیست
پس همان بهتـر که پیشانی دریـا بشکند
گاه مردی بیست ساله پیر دانا میشود
بغض ما نگذاشت قفل این معمـا بشکند
گوش ها وقتی بدهکار درخت پیر نیست
فرق دارد بین جنگل یا که تنهـــا بشکند؟
گاه تقدیر است سِحرِ بخت یوسف را فقط
بازخــورد هـرزگی هــای ذلیخـــا بشکند
" تیـــــر ماه 93 "
۹۳/۰۹/۰۳