چهارشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۲۰ ق.ظ
تقدیم به مردم مظلوم یمن
آسمان غرق خون و خاکستر،تیغ از چپ و راست میبارد
شب به حرص ستاره ای کوچک،به سر ماه حمله می آرد
یک طرف دسته ی اراذل ها،غرق در عیش و نوش میرقصند
یک طرف ضجه های اطفالی،که از این ازدحام میترسند
یک طرف بال های یک گنجشک،زیر پای سیاه افتاده
آنطرف تر زنی ست بیمعجر،بی کس و بی پناه افتاده
این سو و آنسو دست و پا میزد،غرق حاجت خدا خدا میزد
گویا هستی اش فنا شده است،طفل گم کرده را صدا میزد
مردها در نبرد تنگاتنگ،بی ذره بی سلاح میجنگند
در دفاع از حریم مادر ها،غرق در اشک و آه میجنگند
یمن امروز کربلا شده است،هر طرف یک کبوتر افتاده
مثل گودال گوشه به گوشه،یک تن پاره،یک سر افتاده
ناخوداگاه چشم ها اینجا،میل دارد به اشک و آه و نوا
در و دیوار روضه میخواند،روضه ی های غریب کرببلا
وای کوچه و مادری لرزان،طفل شش ماهی که بیتاب است
کربلا و رباب و دخترها،و عمویی که در می آب است
ترکش یک گلوله ای ناگاه،چشم بر هم زدن سرش را برد
حرمله با سه شعبه ای زهرین،زد و ناگاه حنجرش را برد
شیرخواری که غرق خون خودش،میچکد زخم پیکرش به زمین
آنطرف شیر خواره ای دیگر،میچکد اشک مادرش به زمین
دست هایی که کم کمک باید،جسم را بی پلاک بسپارد
مادری که دلش نمی آید،کودکش را به خاک بسپارد
مرگ بر جنگ نابرابر آه،گرگ ها با قناری رو در رو
مرگ بر دسته ی سگان نجس،بن عزیز،اوباما،نتانیاهو
مرگ بر غیرت سران عرب،مرگ بر آن اراذل بی درد
مرگ بر آمریکا و اسراءیل،گرگ های درنده ی ولگرد
لحظه ها را یکی یکی دارد،دیده ی انتظار مشمارد
تا که سید علی به امر خدا،پرچم یا حسین بردارد
بخدا رهبرم اشاره کند،خانه ی کفر میشود ویران
شهر حیفا،شهر تل آویو،آری با خاک میشود یکسان
آن سگ پاسبان و اربابش،حرف ما را به گوش بسپارند
بچه های علی همین زودی،کامشان را به مرگ می آرند..
۹۴/۰۳/۲۰