کاتب " تارنمای تخصصی محمد معاذالهی پور "

اسکرول بار

پشتیبانی

موزیک پلیر

کاتب " تارنمای تخصصی محمد معاذالهی پور "
نه شاعـرم و نه دفتری میخواهــم
نزدیک تریـن قـافیــه با گمراهـــم
سر خط دلـم به دفتر اربــاب است
من "کاتـــب" دربار ولـــی اللهـم...

برای اطلاع از بروز رسانی های وبلاگ لطفا رمز "یا فاطمه الزهرا" را به 50002030300014 پیامک کنید
سلام،به وبسایت کاتب 14 خوش آمدید
دوشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۱، ۰۳:۰۲ ق.ظ

ببخشید ، شما قصد ازدواج دارین؟

ببخشید،شما قصد ازدواج دارین؟

به نام  او که که  سر آغاز همه ی دست نوشته هاست.

نقطه ی گشایش کلام،شهد شیرین سلام...گوارای روح پاکتون

بعد از گذشت یکسال کلنجار رفتن با خودم،بالاخره تصمیم گرفتم برا اولین بار  تو دانشگاه زابل طرح داستان سریالی رو پیاده کنم.

" ببخشید،شما قصد ازدواج دارین؟" nیک داستان دنباله دار است که در چند فصل مختلف با شاخه ها ی متفاوت در بحث شیرین ازدواج به چاپ میرسه.

نمیدونم چقد میتونم تو اینکار موفق باشم و این داستانی که شروع کردم ممکنه واسه تون جذاب باشه.

راستش تو این یکسال نگران این بودم که نوشته های من اینقد قوت محتوایی داره که بتونه ذائقه و طبع غنی شما د وستان عزیزم رو بی نیاز کنه یا نه،چون وقتی نظرات شما و نگاه دقیقتون رو نسبت به نشریه ها میبینم،به خودم افتخار میکنم که واسه همچین جمع فهیمی مطلب مینویسم.

قبل از شروع کار لازمه که چند تا نکته رو خدمت شما بزرگواران یاداوری کنم.

این داستانی که قسمت اولش رو در آخر همین مطلب مطالعه خواهید کرد،محتواش مباحث مشاوره ای پیرامون ازدواج هست.

در پایان از همه ی دوستان گرانقدر مشتاقانه دعوت میکنم که تو این طرح بنده حقیر رو کمک کنند  که به یاری معبود یگانه بهترین رهکارها و دستور العمل ها رو در زمینه مشاوره شیرین ازدواج ارائه کنیم.

                                                                         با آرزوی توفیق روز افزون

                                                                             محمد معاذاللهی پور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۹/۲۰
محمد معاذاللهی پور

نظرات (۵)

سلام علیکم...
باید داستان جالبی باشه...میخونم و نظرمو در انتهای این سه قسمت بهتون میگم...
در پناه حق
۲۳ فروردين ۹۲ ، ۲۳:۵۲ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام خوبه والله شما جواب که نمیدید هیچ ازفراسو وداستانهای دنبالتونم خبری نیست.کاری رواگرنمیخاید ادامه بدید شروع نکنید البته ببخشیداشماتاحالافقط تو این یه مورد کوتاهی کردید.

پاسخ:
بسم الله أم أبیها...
سلام علیکم.
با تشکر از حضور و پیگیری های حضرتعالی و دوستان نسبت به ادامه دوستان.
بنده نیز همچون شما مشتاق انتشار هرچه سریع تر شماره بعدی داستان هستم ، اما متاسفانه به دلیل اینکه باید هماهنگ با نشریه داستان در وبلاگ منتشر بشود،در این مورد مدیر مسؤول فراسو جوابگو هستند که با شماره پیامکی نشریه در میان بگذارید.
اما بنده قصد دارم که به صورت جدای از نشریه داستان تازه ای رو با موضوعی نو آغاز کنم،که فقط در وبلاگ منتشر خواهد شد.از بابت کوتاهی در پاسخگویی، صمیمانه پوزش میطلبم چرا به شدت درگیر مراسمات فاطمیه و نوکری نوکران حضرت زهرا سلام الله علیها بودم.
منتظر اخبار جدید ما باشید.
التماس دعا.
سلام ای بابا یعنی چی قول میدید داستان رو توی شماره بعدی ادامه میدید ولی نشریه بعدی رو میدید ولی خبری نیست؟؟؟؟؟؟؟؟مارو بایه عالمه علامت سوال به امون خدامیزارید ومیرید
سلام کارتو ن واقعا قابل تحسینه من که خیلی خوشم اومد و برام بسیار جالب بود جالبتر اینه که وقتی دیشب داشتم نشریتونو میخوندم تو این هوای بگیر نگیر زابل دلم هوای بارون کرده بود والان که دارم نظر میزارم یه بارون خیلی قشنگ داره میاد واین رو به فال نیک میگیرم.همچنان تو کف ادامه داستان هستم امیدوارم زیاد طول نکشه.در پناه حق همیشه پیروز باشید خالق من بهشتی دارد نزدیک زیبا و بزرگ,و دوزخی دارد به گمانم کوچک وبعید ودر پی دلیلی ست که ببخشد ما را گاهی به بهانه یک دعا در حق دیگری . . . شاید امروز آن روز بی دلیل باشد دعاگویتان هستم دعایم کنید

پاسخ:
با سلام و سپاس از حسن نظر حضرتعالی.موفق و سربلند باشید در سایه سار الطاف الهی و نگاه امام زمان(عج)
با سلام خدمت شما وتشکر
داستانتون واقعا حرف نداشت کاش کمی واضح تر بیان میشدبه امید اینکه در ادامه کار موفق باشید
___________________
یا سلام وسپاس/
بنده شما رو هم به صبر سفارش میکنم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی